من کار را از همان جایى که دیگران رهایش کردهاند، آغاز کرده و دنبال مىکنم.
من به هیچ وجه اجازه نمی دهم که شرایط مرا ناامید کند. سه چیز لازم برای رسیدن به یک هدف با ارزش عبارت است از : کار ، استقامت و عقل سلیم.
ما یک میلیونیم درصد دربارهی هیچ چیز نمیدانیم.
مادرم کلید کامیابی من بود. او با همهی وجودش به من ایمان داشت و من احساس میکردم کسی را دارم که برایش زندگی کنم؛ کسی که نباید ناامیدش کنم.
بزرگترین ناتوانی ما، کوتاه آمدن است. امن ترین راه برای کامیابی، تلاش برای یک بار دیگر است.
نود و هشت درصد موفقیتها عرق روی پیشانی است و تنها دو درصد الهام از درون است.
برای پیروزی یک راه آسان وجود دارد: هیچ فرصتی را برای کار کردن از دست ندهید و اگر وقت شما کم است، وقت اختراع کنید.
همچون اسفنج که آب را در بر می گیرد، شما هم اندیشه های خوب را در بر گیرید و آن را در خدمت هدف خویش قرار دهید.
من شکست نخورده ام، تنها هزار راه حل پیدا کرده ام که به کار نمی آیند.
تمام پیشرفت های جهانگیر خود را مدیون اندیشه منظم و یادداشت برداری دقیق هستم.
هر پیشرفت و موفقیتی از اندیشه سرچشمه می گیرد.
نام نیک پیراهنی است که هرگز کهنه نمی شود.
طعم بسیاری از شکست های زندگی را کسانی چشیده اند که در دو قدمی کامیابی از تلاش خود دست کشیده اند.
افکار من بلند، اما زمان من کوتاه است. امیدوارم خود را به حدود صد سالگی برسانم.
اگر تنها شور و شوق و عشق و علاقه را برای فرزندان خود به جای بگذاریم، سرمایه ای بزرگ به آنها داده ایم.
در دنیا دیگر وسیله ای نیست که بشر برای فرار از تحمل و زحمت فکر کردن، به آن متوسل نشده باشد!
من هفتصد بار اشتباه نکردم، من یک بار اشتباه نکردم. من زمانی موفق شدم که هفتصد راهی را که موفقیت آمیز نبود اصلاح کردم. هر گاه راهی را که عمل نمی کرد حذف کردم راهی را پیدا کردم که کار می کرد.
انسان ها مانند خطوط انگشتان، هیچ کدام به هم شبیه نیستند.
هیچ گاه اثرات خوب تعلیم و تربیت مادرم را از دست نخواهم داد.
زنها اختراعهای بزرگی نکرده اند، اما مخترعان بزرگ را پرورش داده اند.
نیایش اگر به گونه ی تهاجمی و با پافشاری و پی در پی انجام گیرد، به اجابت می رسد.
من نمی گویم هزار بار شکست خوردم، بلکه می گویم من کشف کردم که هزار راه برای شکست خوردن وجود دارد.
آنان که در زندگی پیروز و کامیاب شده اند، نخست از نظر فکر و روح، پیروز و کامیاب بوده اند.
انسان هر چه بالاتر برود، احتمال دیده شدن وصله شلوارش بیشتر می شود.
انسان در هر سنی که از کار باز ماند، بهتر است سال بعد بی درنگ بمیرد.
من در زندگیم حتی یک روز هم کار نکرده ام. آنچه انجام داده ام، تفریح بوده است.
حجب و حیا نه تنها آرایش است، بلکه نگهبان دانش است.
می خواهم برق را به اندازه ای ارزان کنم تا تنها توانگران بتوانند پول شمع بپردازند.
اگر هر کاری را که توان انجامش را داریم بکنیم، براستی، خود را سرگشته خواهیم ساخت.
من دلسرد نمی شوم، زیرا هر تلاش نادرستی که کنار گذاشته شود، گامی به سوی پیش است.
اگر هر یک از ما، کارهایی را که شایستگی انجام آن را داریم، انجام می دادیم، به راستی شگفت زده می شدیم.
هزار بار آزمایشی که در ساختن لامپ نتیجه نداد، هرگز برایم شکست به شمار نرفت. سرانجام، هزار و یکمین آزمایش، در ِکامیابی و روشنایی را به روی من گشود.
ناتوانی شدید ما در گردن نهادن نهفته است. مطمئنترین راه کامیابی آن است که همیشه یک بار دیگر هم تلاش کنیم.
هرگز اختراعی را بدون در نظر گرفتن خدماتی که برای دیگران ارائه میدهد، کامل نکردم. ابتدا نیازهای دنیا را شناسایی کردم، سپس به اختراع ادامه دادم.
چیزهای ضروری در زندگی بر این پایهاند: کار کردن، عشق ورزیدن و امید داشتن.