یـا صـاحـب الـزمـان بیـا

ای آنکه در نگاهت حجمی ز نور داری ، کی از مسیر کوچه قصد عبور داری؟

ای آنکه در نگاهت حجمی ز نور داری ، کی از مسیر کوچه قصد عبور داری؟

فـضای مـجـــازی بـه انـدازه انـقـلاب اسـلامـی اهـمـیـت دارد.
و عرصه فرهنگی عرصه جهاد است. حضرت آیت الله خامنه ای

رایـانـه و فـضای مجازی که الان در اختیار شماست اگر بتوانید اینها را یاد بگیرید ،
می توانید یک حرف درست خودتان را به هزاران مستمعی که شما آنها را نمی شناسید ، برسانید.
این فرصت فوق العــاده ای است مبـادا این فرصت ضایع شود . اگر ضایع شد ،
خــدای متـعال از من و شما در روز قیامــت سـوال خواهد کرد .

آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وصیت نامه چارلی چاپلین به دخترش جرالدین» ثبت شده است

جرالدین دخترم، تو مرا درست نمی شناسی. در آن شبهای بس دور با تو قصه ها بسیار گفتم اما غصه های خود را هرگز نگفتم. آن هم داستانی شنیدنی است. داستان آن دلقک گرسنه که در پست ترین صحنه های لندن آواز می خواند و صدقه می گیرد. این داستان من است. من طعم گرسنگی را چشیده ام. من درد نابسامانی را کشیده ام. و از اینها بالاتر رنج حقارت آن دلقک دوره گرد که اقیانوسی از غرور در دلش موج می زند. اما سکه ی صدقه ی آن رهگذر که غرورش را خرد نمی کند رانیز احساس کرده ام. با این همه زنده ام و از زندگان پیش از آن که بمیرند حرفی نباید زد. داستان من به کار نمی آید. از تو حرف بزنم. به دنبال نام تو نام من است.

چاپلین، جرالدین دخترم، دنیایی که تو در آن زندگی می کنی دنیای هنرپیشگی و موسیقی است. نیمه شب آن هنگام که از سالن پرشکوه تئاتر بیرون می آیی، آن ستایشگران ثروتمند را فراموش کن. ولی حال آن راننده تاکسی را که تو را به منزل می رساند بپرس. حال زنش را بپرس و اگر آبستن بود و پولی برای خرید لباس بچه نداشت، مبلغی پنهانی در جیبش بگذار…..